سلام ترانه ی بهار جان.
داشتم کامنتارو میخوندم.
عادتمه.هر از چند ماهی میام مطالب رو میخونم.
رسیدم به پستی که تو خرداد نوشته بودم.از خرداد نوشتم ک ازش متنفرم.
کامنت تو رو دیدم.
ترانه ی بهار کجایی؟ انقدر دلم برات تنگ شده که حد نداره.دختر یهویی کجا گذاشتی رفتی؟ هر بار هر بار هرباررررر ک اسمتو میبینم و کامنتات رو میخونم دلتنگیم بیشتر میشه بهت.
بی معرفت یهویی یه روزی یه وقتی از اینجا گذر کردی برام بنویس.بنویس کجایی.بنویس چرا یهویی رفتی بنویس.فقط بنویس برام.
با اون لهجه ی قشنگت،با اوت تیکه پروندنات،با اون دلبری کردنات،.
بیا لطفا.نمیخوام همیشه به این فکر کنم که چه بلائی سرت اومد که رفتی که رفتی.
تو قرار نبود بری.حتی یادمه گفتی حالا ک من برگشتم توام بیشتر مینویسی.چی شد پس؟ من اومدم بیخبر گذاشتی رفتی؟
ترانه ی بهار جانم تو کامنتا خوندم که گفتی بهم از خرداد بدت نیاد.بنظرت جالب نیست که همین امروز این پیامو خوندم و همین امروز اول خرداده ؟
ترانه ی بهار عزیزم تولدت مبارک❤❤❤❤
امروز اول خرداده.نزدیک به دم غروبی که تو ماهشو روزشو اولین گریه اتو دوس داری.
تو خیلی درد و دل نمیکردی .ولی میدونم غمگین بودی.کاش یهویی نمیرفتی.کاش میموندی.کاش کم نمیاوردی.
نمیدونم اسمت واقعا ترانه بود یا نه.
ولی ترانه جان اگه گذرت افتاد به اینجا خبری از خودت بهم بده.